اخلاق حرفه اي در صنعت ترجمه
هنگامي كه مترجمان و ساير متخصصان حوزه ترجمه در كشورها عضو يكي از سازمانهاي حرفهاي ميشوند، اغلب موظفند كه از مجموعهاي از اصول اخلاقي و يا اصول رفتار حرفهاي پيروي كنند. هدف عمدة اين اصول اخلاقي، حصول اطمينان از پيروي تمامي اعضاي آن سازمان در انجام وظايف حرفهاي خود از مجموعهاي از اصول مشترك است. اصول اخلاقي ابزاري مديريتي براي تدوين و بيان ارزشها، مسئوليتها، تعهدات و آرمانهاي اخلاقي اين سازمانها و نحوه عملكرد آنها تلقي ميشوند.
مبحث اخلاقيات به ويژه امروزه كه دقت و انتظارات افراد از خدمات ارائه شده در حرفه ترجمه افزايش يافته است، اهميت ويژهاي دارد. ميزان اعتمادي كه مشتريان نسبت به مترجمان دارند و مسئوليت بسيار سنگين آنان، ضرورت وجود استاندارد اخلاقي متحد و متعالي را كه منجر به هدايت و همچنين حمايت متخصصان اين حرفه در فرآيند انجام وظايف آنهاست، ضروري ميكند. مترجمان اعم از مترجمان كتبي و مترجمان شفاهي، طي فعاليتهاي حرفهاي خود همواره با مجموعهاي از مسائل اخلاقي و پرسشها مواجهاند و همانند اعضاي هر مجموعه تخصصي ديگري، ممكناست با مجموعهاي از مسائلاخلاقي در مراحل انجام كار خود مواجه شوند.
در حوزه ترجمه در ايران نيز كه پيشينهاي تاريخي دارد، همواره قواعدي كلي در رابطه با دستمزد مترجم و مسائلي از اين دست در موسسات ارائه دهنده خدمات ترجمه مطرح بوده است. در سالهاي اخير تغييراتي در اين قواعد ايجاد شده است و اجرا ميشود. با وجود اين، ميتوان ادعا كرد تاكنون اقدامي مبنايي و موثر درخصوص تدوين نظامي واحد و استاندارد مبتني بر نيازها و مشكلات واقعي مترجمان، مشتريان، و نهادهاي ترجمه انجام نشده است. موضوعهايي مانند. چگونگي رفع كشمكشها و حكميت اختلافات و منازعات، كفايت و صلاحيت حرفهاي مترجمان و كيفيت محصول نهايي ترجمه، از آن جملهاند.
فعالان صنعت ترجمه و در رأس آنان مترجمان اعم از مترجمان رسمي و غير رسمي، همچون ساير متخصصان در هر حوزه نيازمند آگاهي از مجموعه قوانين حرفهاي هستند، تا بتوانند خدمات ترجمه را به بهترين شكل به مشتريان خود ارائه كنند.
آنچه داراي اهميت فزاينده است، حقوق و امتيازاتي است كه تمامي مترجمان از آن برخوردارند و چه بسا به دليل نبود چنين مجموعه قوانيني، از آن بيخبرند. از اين رو، امروزه كه ترجمه به عنوان يك صنعت در سراسر جهان معرفي شده است و اصليترين شيوه تبادل پيام و معنا در ميان فرهنگهاي مختلف و متنوع به شمار ميرود، اقدامي مثمر ثمر براي متعالي ساختن اين حرفه و ارتقاي ارزش و اهميت آن در جامعه، ضروري است.
با توجه به نياز مبرم به قوانين مدون و مشخص درحوزه ترجمه و خدمات ترجمه از يك سو، و دسترسي به موارد مشابه در چندين كشور دنيا در حوزه ترجمه از سوي ديگر، ميتوان از اين موارد مشابه الهام گرفت و آنها را با توجه به شرايط كنوني كشور و وضع كلي صنعت ترجمه در ايران به نحوي بومي ساخت. برخي از مفاد منشورهاي موجود در حوزه ترجمه داراي اشتراكاتي هستند كه ميتوان آنها را در قالب يك ماده كلي و مشروح قرار داد.
از سوي ديگر، برخي موارد مانند تشكيل كميتههاي مختلف و تخصصي براي رسيدگي به مسائل مختلف ميان مترجمان، مترجمان و مشتريان، و مترجمان و كارفرمايان و در نهايت سازمانهاي ذيربط، تا حدي مختص سازمان مربوطه است و ميبايست با توجه به امكانات موجود سازمان و حمايتهاي كشوري، در نظر گرفته شوند. اينجاست كه بومي سازي اهميت ويژهاي مييابد و ميبايست با در نظر گرفتن ظرفيتها و امكانات موجود و رايزني با مسئولان مربوطه به اشتراكاتي در راه تحقق هدف نهايي اين طرح كه ارتقاي كيفيت حرفه ترجمه به طور كلي و نيل به اهداف جزئي اما بسيار ارزشمند آن به طور اختصاصي است، گام نهاد.
محمدرضا اربابي/ زهرا محبي